اصالت چیست؟

نکتهای درباره ارزشها
در این بحث، ما با ارزشها سروکار نداریم – یعنی با آنچه خوب یا بد، درست یا غلط تلقی میشود کاری نداریم. ما این اصول را نه به خاطر “درست” بودنشان، بلکه صرفاً به این دلیل توصیه میکنیم که به نفع شخصی هر فرد و به نفع هر سازمان است.
این اصول مسیری را برای افراد، سازمانها و جوامع فراهم میکنند تا به بسیاری از چیزهایی که مردم معمولاً فکر میکنند نتیجه اخلاق و اصول اخلاقی هستند، دست یابند. و اگر به وضعیت دنیای اطرافمان نگاه کنیم، مشخص است که آن مسیر دوم کارساز نبوده است.
اصیل بودن
اصالت و اصیل بودن یعنی عملکرد و بودن شما مطابق با آنطوری باشد که خودتان را به دیگران و خودتان را به خودتان نشان میدهید..
جالب است که تلاش برای اصیل بودن، اصیل نیست. هر تلاشی برای اصیل بودن در مقابل اصیل نبودنهایمان، مثل مالیدن خامه روی پِهِن گاو است، با این فکر که این کار باعث میشود پِهِن گاو بهتر از گلو پایین برود. در هر صورت، تلاش برای اصیل بودن، یک تظاهر است و بنابراین اصیل نیست.
نمیتوان به اصیل بودن تظاهر کرد. این کار، طبق تعریف، اصیل نیست. شگفتآور است که تنها راه اصیل بودن، اصیل بودن درباره اصیل نبودنهایمان است. اصیل بودن یعنی تمایل به کشف، مواجهه و گفتن حقیقت درباره اصیل نبودنهایتان – جایی که صادق، واقعی یا اصیل نیستید.
به طور مشخص، اصالت یعنی تمایل به کشف، مواجهه و گفتن حقیقت درباره زمانهایی در زندگیتان که عملکرد و بودنتان مطابق با تصویری که از خودتان برای دیگران یا خودتان ارائه میدهید، نیست.
بیشتر ما خودمان را اصیل میدانیم؛ با این حال، هر کدام از ما در موقعیتهای خاص و به روشهای خاص، به صورت مداوم اصیل نیستیم.
نمونههایی از اصیل نبودنهای ما
ما به عنوان افراد و در سازمانهایمان شدیداً میخواهیم مورد تحسین قرار بگیریم. برای بسیاری، تحسین شدن باارزشترین سرمایه است. تقریباً هیچ کدام از ما حاضر نیستیم با این واقعیت روبرو شویم که چقدر میخواهیم تحسین شویم، و چقدر راحت در موقعیتی که احساس میکنیم صداقت کامل ممکن است باعث از دست دادن تحسین دیگران شود، حقیقت را تحریف میکنیم.
ما برای از دست ندادن تحسین دیگران حاضریم تقریباً هر کاری انجام دهیم – حقیقت را تحریف کنیم، واقعیتها را دستکاری کنیم، چیزهای خجالتآور یا ناخوشایند یا حتی دشوار را پنهان کنیم و در صورت لزوم، آشکارا دروغ بگوییم.
ما همچنین میخواهیم همکارانمان ما را وفادار ببینند، و ادعا میکنیم وفاداری یک فضیلت است حتی در موقعیتهایی که حقیقت این است که ما فقط برای جلوگیری از دست دادن تحسین “وفادار” عمل میکنیم.
و در چنین موقعیتهایی، چقدر آمادهایم اصالت را قربانی کنیم تا ظاهر وفادار بودن خود را حفظ کنیم، در حالی که حقیقت این است که ما فقط به این دلیل “وفادار هستیم” که نگران ز دست دادن تحسین همکاران نزدیک، زیردستان یا رؤسایمان هستیم.
علاوه بر این، بیشتر ما نیاز شدیدی به خوب به نظر رسیدن داریم (و در برخی موقعیتها این به صورت تمایل به دوست داشته شدن خود را نشان میدهد)، و تقریباً هیچ کدام از ما حاضر نیستیم با این واقعیت روبرو شویم که چقدر برای خوب به نظر رسیدن اهمیت قائلیم – حتی تا این حد حماقتآمیز که به فهمیدن و دنبال کردن چیزی که نفهمیدهایم تظاهر میکنیم.
هر کدام از ما به نوع خاصی اصیل نیستیم. اگرچه این ممکن است مثل توصیف این یا آن شخصی باشد که میشناسید، اما در واقع توصیف همه ماست – از جمله شما خواننده و ما نویسندگان. همه ما مقصر کوچک بودن به این روشها هستیم – این جزئی از انسان بودن است.
اگر نمیتوانید شجاعت اصیل بودن درباره اصیل نبودنهایتان را پیدا کنید، میتوانید راهبری بزرگ بودن یا داشتن یک زندگی شخصی عالی را فراموش کنید. و سازمانی که نمیتواند درباره اصیل نبودنهایش اصیل باشد، تعارضات و هزینههای زیادی را تجربه خواهد کرد و در نهایت اعتبارش را از دست خواهد داد.
راهبران بزرگ، سازمانهای بزرگ و کسانی که زندگی شخصی عالی دارند، با این ضعفهای انسانی کنار آمدهاند – نه اینکه آنها را از بین برده باشند، بلکه بر این ضعفها مسلط شدهاند.
آیا اصالت برای راهبر بودن مهم است؟
به نقل از بیل جورج، مدیرعامل سابق مدترونیکس و استاد فعلی راهبری دانشکده کسبوکار هاروارد: «پس از سالها مطالعه راهبران و ویژگیهایشان، معتقدم راهبری با اصالت شروع و با اصالت تمام میشود.»
برای اینکه راهبر باشید و سازمان بزرگی داشته باشید و یک زندگی شخصی واقعاً عالی داشته باشید، شما و سازمانتان باید آنقدر بزرگ باشید که درباره اصیل نبودنهای خود و سازمانتان اصیل باشید. این بزرگی، نشانه قدرت است و دیگران هم آن را اینطور تفسیر میکنند. راهبر بودن نیازمند این است که شما کاملاً اصیل باشید، و اصالت واقعی با اصیل بودن درباره اصیل نبودنهایتان شروع میشود؛ و تقریباً هیچ کس این کار را نمیکند.
راه عملی دستیابی به اصالت
همانطور که گفتیم، تنها راه رسیدن به اصالت، اصیل بودن درباره اصیل نبودنهایتان است. برای دستیابی به این، باید در درون خود کاوش کنید. زمانی میفهمید این فرآیند کامل شده که آزاد باشید به طور علنی درباره اصیل نبودنهایتان اصیل باشید، و آزادی، شجاعت و آرامش ذهنی حاصل از این کار را تجربه کرده باشید. و این به خصوص زمانی صادق است که با افرادی که این اصیل نبودنها برایشان مهم است (و احتمالاً در هر صورت از آنها آگاه هستند) اصیل باشید.