ارزش آفرینی از طریق راهبری – به سوی مسئولیتپذیری جدید

مقدمه و اهمیت بازنگری در راهبری شرکتی
در دنیای امروز کسبوکار، توجه به راهبری شرکتی (Corporate Governance) و مدیریت ریسک (Risk Management) بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. دو دهه تجربه و وقوع بحرانهای مالی اخیر، نشان داده که چارچوبهای فعلی همواره قادر به تأمین پایداری مالی، اعتماد عمومی و ارزش آفرینی نبودهاند.
به همین دلیل، انجمن حسابداران خبره (ACCA) با مشارکت نهادهای حرفهای و صاحبنظران این حوزه، اقدام به بررسی و بازنگری این چارچوبها نموده است تا نقش راهبری و مسئولیتپذیری (Accountability) سازمانها را در زمینه ایجاد ارزش پایدار، پررنگتر سازد.
نقش فرهنگ و اخلاق در موفقیت راهبری
یکی از مهمترین عوامل موفقیت یا شکست راهبری شرکتی، فرهنگ سازمانی (Corporate Culture) و نقشی است که فرهنگ غالب جامعه بر تصمیمگیری مدیران و کارکنان دارد. شرکتهایی که صرفاً بر منافع کوتاهمدت تمرکز میکنند، در معرض پیامدهای منفی قرار میگیرند.
مطالعات نشان میدهد که فرهنگ، ارزشها و اخلاقیات (Ethics) در سطوح مختلف سازمان، رابطهای مستقیم با سلامت ساختار راهبری و اعتماد ذینفعان دارند. تدوین و اجرای کدهای اخلاقی (Code of Conduct) و ایجاد فرهنگ صداقت و مسئولیتپذیری، میتواند تصمیمگیری را به سمت مصالح عمومی و خیر مشترک هدایت کند.
بحران اعتماد و نقش آموزش اخلاقی
تحلیلها نشان میدهد که فاصله آشکاری میان آموزش اخلاق در دانشگاهها و رفتار واقعی اعضای هیئت مدیره، مدیران و کارکنان شرکتها وجود دارد. پدیدههایی مانند تفکر گروهی (Groupthink) و فشارهای همنوایی سازمانی، سبب شدهاند تا افراد از اعتراض اخلاقی خودداری کنند و گاهی خطاهای جدی بهوجود آید.
این وضعیت، به معضل کاهش اعتماد عمومی (Loss of Trust) به بازار و نهادهای اقتصادی انجامیده و باعث ظهور جنبشهای اعتراضی مانند «والاستریت را اشغال کنید» و نظریههایی نظیر مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) و سرمایهداری فراگیر (Inclusive Capitalism) شده است.
بازنگری در نقش شرکتها و ارزش آفرینی پایدار
سند ACCA تأکید میکند که هدف اساسی راهبری باید خلق و حفظ ارزش پایدار برای ذینفعان و جامعه باشد. در قرن بیستم، شرکتها به رشد اقتصادی کمک کردند اما پیامدهای ناخواستهای حادث شد. مستند مطرح “The Corporation” نشان میدهد ضرورت دارد نقش شرکتها در قرن ۲۱ بازتعریف شود و آنها بیش از پیش خود را در برابر مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی پاسخگو بدانند. بنابراین بازنگری جدی در هدف و نقشه راه شرکتها با محوریت خیر جمعی و پایداری، نیاز روز است.
ذینفعان و منافع متقابل؛ فرهنگ پاسخگویی و شفافیت
در مدلهای سنتی، اغلب مدیران (Management)، اعضای هیئت مدیره (Boards)، سهامداران نهادی (Institutional Shareholders) و تامینکنندگان منابع مالی، پیگیر منافع شخصی خود بودهاند و کمتر مسئولیتپذیری نسبت به کل سیستم وجود داشته است.
علاوه بر این، حسابرسان خارجی (External Auditors)، موسسات رتبهبندی (Rating Agencies) و نهادهای نظارتی نیز نقش انکارناپذیری در بحرانهای اخیر داشتهاند. تجربه نشان داده هر گاه فرهنگ سودجویی و عدم شفافیت حاکم شود، چالشهایی چون تضاد منافع، کاهش اعتماد و افت عملکرد سازمانی رخ میدهد.
عدالت، مجازات و رویکرد جامعه نسبت به خطاهای شرکتی
جامعه تمایل دارد تخلفات و جرایم یقهسفید (White-collar Crimes) را با تساهل بیشتری بنگرد، اما جرم و فساد در شرکتها آثار مخربی بر اقتصاد دارد. بنابراین بازنگری قوانین و سیاستهای نظارتی با محوریت عدالت و پاسخگویی واقعی ضرورت دارد تا با خطاهای اخلاقی و سوءاستفاده از قدرت به درستی مقابله شود.
ضرورت بازتعریف مقررات و اجرای مؤثر
نویسنده تأکید میکند که کثرت قوانین جزئینگر و مقررات بیش از حد (Over-regulation) نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه منجر به بروکراسی و کاهش حس مسئولیت فردی میشود. بهترین راه، سوق دادن فرهنگ جامعه به سمت پذیرش «روح قانون (Spirit of the Rule)» به جای اجرای صرف «حرف قانون (Letter of the Rule)» است.
لازمه این تحول، آموزش مؤثر و ایجاد انگیزههای فرهنگی، مالی و غیرمالی برای مدیریت و کارکنان است تا اجرای داوطلبانه و متعهدانه را جایگزین اجبار صرف کنیم.
بازتعریف چارچوب پاسخگویی؛ نقش دولت و جامعه
اجرای درست چارچوب پاسخگویی مستلزم حمایت از بالاترین سطح یعنی دولت (Government) و افکار عمومی (Electorate) است. باید همه ذینفعان با تعهد واقعی (Genuine Commitment) برای ارتقاء سطح پاسخگویی مشارکت داشته باشند، هرچند منافع گروهها همیشه با این تحول همسو نباشد.
توصیهها و راهکارهای کلیدی
در بخش پایانی مقاله، چهار توصیه مهم ارائه شده است:
- پذیرش هدف حاکمیت به عنوان خلق و حفظ ارزش پایدار.
- سنجش و ارزیابی سیاستها و کدهای راهبری شرکتی مطابق با چارچوب پاسخگویی، خصوصاً در رابطه بین مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و نهادهای کلیدی.
- تدوین و گزارشدهی معیارهای جدید و جامع برای سنجش عملکرد و خلق ارزش، مناسب با الزامات عصر جدید.
- بازنگری مستمر آموزش اخلاقی و تشخیص مسائل کلیدی بازگرداندن اعتماد به کسبوکار، همراه با حمایت از نوآوری و پویایی در توسعه قوانین و مدلهای نظارتی.
جمعبندی
در نهایت، موفقیت راهبری شرکتی و ایجاد ارزش پایدار وابسته به بازتعریف نقش شرکتها، ارتقاء فرهنگ و اخلاق حرفهای و سازمانی، اجرای مؤثر چارچوبهای پاسخگویی و حضور فعال همه ذینفعان است.
آموزش، شفافیت، شایستهسالاری و تقویت خطوط ارتباطی بین جامعه و شرکتها، مسیر حرکت به سوی مسئولیتپذیری جدید و اعتمادساز را هموار میسازد. اکنون زمان حرکت از مدلهای سنتی با تمرکز بر منافع شخصی به سوی مدلهای ارزش آفرین برای آینده است.
خلاصه مقاله: Creating value through governance – towards a new accountability: a consultation
نویسنده: Sean Lyons