تحول دیجیتال سازمانی با تکیه بر مدیریت دانش – قسمت اول

در دنیای امروز که فناوری با شتابی بیسابقه پیش میرود، تحول دیجیتال دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای بقا و رشد سازمانهاست.
سازمانهایی که میخواهند در بازار رقابتی امروز جایگاه خود را حفظ کنند، باید خود را با فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، رایانش ابری و دادهکاوی سازگار کنند. در این مسیر، مدیریت دانش (Knowledge Management) بهعنوان ابزاری کلیدی در تسهیل این تحول نقش مهمی ایفا میکند.
نقش مدیریت دانش در دوران تحول دیجیتال
مدیریت دانش یعنی خلق، اشتراکگذاری، استفاده و نگهداری از دانش سازمانی برای بهبود تصمیمگیری، نوآوری و بهرهوری. با دیجیتالی شدن فرآیندها، حجم عظیمی از دادهها در اختیار سازمانها قرار میگیرد که اگر بهدرستی مدیریت نشوند، نه تنها سودمند نخواهند بود، بلکه ممکن است چالشهایی جدید ایجاد کنند.
مدیریت مؤثر این دانش به سازمانها کمک میکند تا از تجربه و اطلاعات موجود بهره بگیرند، سریعتر به تغییرات واکنش نشان دهند و مزیت رقابتی پایداری ایجاد کنند.
با شروع همهگیری کرونا در سال ۲۰۱۹ و گسترش کار از راه دور، اهمیت زیرساختهای دیجیتال و بهتبع آن مدیریت دانش دیجیتال بیش از پیش نمایان شد.
سازمانها ناچار شدند مدلهای کاری خود را بازبینی کنند و فرآیندهای سنتی را با روشهای نوین جایگزین سازند. در این شرایط، سیستمهای مدیریت دانش دیجیتال به ابزاری ضروری برای حفظ هماهنگی، انتقال تجربهها و تسهیل تصمیمگیری تبدیل شدند.
چارچوب سیستمهای اجتماعی-فنی (STS) در مدیریت دانش
برای درک بهتر عواملی که موفقیت مدیریت دانش را در دوران تحول دیجیتال تضمین میکنند، نظریه سیستمهای اجتماعی-فنی (Socio-Technical Systems – STS) راهگشا است. این نظریه بر این اصل استوار است که فناوری و انسان باید بهصورت هماهنگ و مکمل با یکدیگر کار کنند.
موفقیت در مدیریت دانش تنها با استفاده از ابزارهای دیجیتال حاصل نمیشود، بلکه نیازمند تعاملات انسانی مؤثر، ساختارهای سازمانی مناسب و انگیزش کارکنان نیز هست.
مطالعهای کیفی با استفاده از مصاحبه با مدیران ارشد دانش در سازمانهای مختلف، چهار بعد کلیدی برای موفقیت مدیریت دانش در بستر دیجیتال را شناسایی کرده است:
- انگیزه و فرهنگ سازمانی: اگر کارکنان تمایل به اشتراکگذاری دانش نداشته باشند یا سازمان فضای مناسبی برای یادگیری و تبادل تجربه ایجاد نکند، حتی پیشرفتهترین فناوریها هم کارایی نخواهند داشت.
- زیرساختهای فناوری: پلتفرمها و ابزارهای دیجیتال نقش پشتیبان دارند، اما باید متناسب با نیازهای کاربران و فرآیندهای سازمانی انتخاب و پیادهسازی شوند.
- تعامل انسانی و شبکههای دانشی: تعاملات بینفردی، تیمی و بیندپارتمانی زمینهساز جریان مؤثر دانش در سازمان است.
- عوامل سازمانی: سیاستها، ساختارها، رهبری و شیوههای تصمیمگیری باید تسهیلگر مدیریت دانش باشند، نه مانعی برای آن.
چرا این چارچوب برای کسبوکار شما اهمیت دارد؟
بهکارگیری این چهار بعد در طراحی سیستمهای مدیریت دانش، سازمان را قادر میسازد تا نهتنها دادهها را مدیریت کند، بلکه آنها را به تصمیمهای عملیاتی، استراتژیک و نوآورانه تبدیل نماید. این یعنی سرعت بیشتر در واکنش به بازار، توانایی رقابت در سطح جهانی، افزایش بهرهوری کارکنان و حفظ دانش کلیدی سازمان حتی با تغییر افراد.
مدیران و تصمیمگیران سازمانی باید بدانند که سرمایهگذاری صرف در فناوری، بدون توجه به عوامل انسانی و سازمانی، نمیتواند موفقیت تحول دیجیتال را تضمین کند. در عوض، سازمانهایی موفق خواهند بود که تحول دیجیتال را نه فقط یک پروژه فناوری، بلکه بهعنوان یک تحول سیستمی انسانی-فنی ببینند.
نتیجهگیری
مدیریت دانش در عصر دیجیتال تنها به ابزارهای نوین متکی نیست، بلکه به تعامل پویا میان انسان و فناوری بستگی دارد. چارچوب STS با شناسایی و ترکیب مؤلفههای فنی و انسانی، الگویی کاربردی برای سازمانهایی فراهم میکند که میخواهند از ظرفیتهای تحول دیجیتال حداکثر استفاده را ببرند.
اگر سازمانها بتوانند این ابعاد را در استراتژیهای خود بگنجانند، نهتنها در برابر تغییرات مقاوم خواهند بود، بلکه پیشتاز نوآوری نیز میشوند.